سلام و درودی گرم و پر از عشق به همه شما

احوال شما چطورست؟ امیدوارم همگی در حال لذت بردن از این روزهای تابستانی و آماده شدن برای “تب اسپریتیک” با انتشار آلبوم سلام باشید که خیلی زود منتشر خواهد شد! :)
طی روزهای اخیر اتفاقات بسیار زیادی در حال وقوع بوده است پس اجازه دهید خلاصه ای از رویدادها و تحولات اخیر را به شما ارائه دهم.

 دعوت شدن به مجمع اقتصاد جهانی 2012

من به مجمع اقتصاد جهانی (WEF) دعوت شدم تا به جمع متخصصانی مانند الیف شفق (یکی از رمان نویسان برجسته ترکیه)، دکتر ویلیام بریندلی (مامور ارشد اجرایی و مدیر اجرایی NetHope)، دکتر نایف المطوع (خالق سری داستانهای “99″ که در سطح جهانی به عنوان ابرقهرمانان کمیکِ زاده شده از یک طرح اسلامی مورد تحسین قرار گرفته اند) و آقای ابوالفاز قارایف (وزیر فرهنگ و گردشگری جمهوری آذربایجان) بپیوندم و درباره موضوع “فرهنگ به عنوان عاملی برای تغییر” به بحث و تبادل آرا بپردازیم. روی هم رفته، گردهمایی بسیار سالمی بود و عقاید و افکار متفاوت و متنوع بسیار زیادی مطرح شد – از جمله ماجراها و تجربیات شخصی که بسیار تاثیرگذار بودند. مخاطبین و شرکت کنندگان این برنامه از خاستگاهها و گروههای بسیار مختلفی بودند و اعضایی از گروههای دینی مختلف و همچنین برخی متفکرین و روزنامه نگاران برجسته در بین آنها حضور داشتند. (حتی – باور بکنید یا نه – یکی از عموزاده های ویتنی هیوستن که برای یک شرکت سویسی کار میکند آنجا بود). از نکات برجسته این گردهمایی جلسه پرسش و پاسخ درباره رسانه های اجتماعی و خطرات و مشکلات بالقوه آنها بود. فکر میکنم ما همه سر این مساله هم عقیده بودیم که رسانه های اجتماعی در زمینه دستیابی به اطلاعات درست و اساسی نمیتوانند همیشه مورد “اعتماد” قرار گیرند به این خاطر که اطلاعات آنها در معرض دستکاری شدن توسط به اصطلاح “رباتها” یا الگوریتمهاییست که به گونه ای طراحی شده اند که بطور خودکار صفحه ها را باز میکنند یا روی لینکها کلیک میکنند یا “لایک” میزنند بدون این که کسی واقعا آن صفحات را ببیند یا دوست داشته باشد و به این شکل سیستم را فریب میدهند. زمانی بود که شرکتهای معروف و بزرگ جهانی خودبخود با هنرمندی که پنج هزار “دوست” در سایت MySpace و امثال آن داشت قرارداد امضا میکردند. مسلما این شیوه خیلی زود کنار گذاشته شد چرا که شرکتها به سرعت فهمیدند که اینگونه “آمارها” نمیتواند دیگر جدی گرفته شود.

همچنین برخی مسائل فلسفی در آن برنامه مطرح شد. مثلا مفهوم “پیشرفت” – ترقی مداوم وضعیت انسان، ایده ای که در قرن هجدهم ابداع شد – قرنی که به پیشروی ها و ترقی های عظیمی در علم و فن آوری می بالد. اما پرسش بزرگ همچنان باقیست: هرچند علم میتواند به ما بگوید که اشیا و پدیده ها چطور کار میکنند، ولی آیا میتواند این را هم به ما بگوید که چطور زندگی کنیم؟ آیا ترقی علم و تکنولوژی برابر با مفهوم “پیشرفت” در وضعیت بشر است؟
تکنولوژی چه “مسائلی” را میتواند حل کند؟ چه کسانی برنده خواهند بود (شرکتها)؟ چه کسانی بازنده خواهند بود (معلمان، مسئولان سنتی)؟
ما برای هرچیزی به اینترنت مراجعه میکنیم، ولی آیا اینترنت یا تلویزیون میتواند جایگزین یا جانشینی برای آموزش باشد؟ از لحاظ اخلاقی معنوی و یا سایر ابعاد؟

به هرحال، بگذریم…

 

آلبوم سلام، تور کنسرتهای سلام، “آندانتی رکوردز” و…

از شما این مساله را مخفی نکرده ام که این روزها – کم و بیش – خودم را در استادیو حبس کرده ام و بطور مستمر و خستگی ناپذیر مشغول کار روی آلبوم سلام هستم. فقط میتوانم دعا کنم که انشاالله این اثر “مقبول” افتد و بابرکت باشد.  ما امیدواریم که این آلبوم “خیلی زود” منتشر شود. :) میدانم بسیاری از شما باید از این دو کلمه (خیلی زود) خسته و زده شده باشید ولی من از صمیم قلب از شما میخواهم که کمی بیشتر صبر کنید. چیزی که میتوانم بگویم این است که اگر آلبوم هرکجا هستی “شروعی جدید” بود، آلبوم سلام میتواند به عنوان “اولین سپیده دم” در نظر گرفته شود. :) این آلبوم خیلی پر امیدتر و شادتر است در حالی که 100 درصد به [اصول] اسپریتیک و احساسات و شرایط فعلی من صادق و وفادار است. :) امیدوارم این اثر، ارزش صبر کردن را داشته باشد. انشاالله درباره آلبوم سلام در نوشته های آینده ام بیشتر صحبت خواهم کرد.

ما همچنین یک تور جهانی کنسرت داریم که در حال حاضر در حال تهیه و تدارک است. اگر همه چیز طبق نقشه پیش رود انشاالله ما همه شما را در ایالات متحده امریکا و امریکای شمالی، اروپا (از جمله روسیه) و البته خاورمیانه ملاقات خواهیم کرد. زمان کنسرتها انشاالله به زودی اعلام خواهد شد.

شاید بدانید که ما در حال برپا کردن و راه اندازی شرکت موسیقی شخصی خود من (Andante Records) هستیم. من خیلی برای این ابتکار هیجان زده و مشتاقم و امیدوارم که به امید خداوند، هدفش را تحقق بخشد؛ یعنی پرورش و ترقی دادن استعدادهای واقعی در جهان. لطفا برایم دعا کنید چون این، موضوع بسیار عزیزی برای من است و دعا میکنم که انشاالله موفق باشد.

به علاوه، ما موزیک ویدئوهای کاملا جدیدی در راه داریم… نمیخواستم این سوپرایز را “خراب کنم” اما در واقع من 2 هفته را در خارج به سر بردم و تازه از فیلمبرداری این کلیپها برگشته ام. خیلی خوشحالم که دوباره با کارگردان مستعد و خوش قریحه ای مثل “سیروس کردونی” برای این پروژه ها همکاری کرده ام. مطمئنم که او ما را ناامید نخواهد کرد. :)

راستی تصویر کوچک این نوشته، عکسی از من و راننده تاکسی ام (در فرودگاه استانبول) است، او وقتی من را شناخت با دعاهایش و مهربانی اش من را بسیار شرمنده کرد و تحت تاثیر قرار داد. خداوند به او رحمت و برکت دهد. :)

تا دفعه بعد…
درود و رحمت خداوند بر همه شما.
سامی